مادرپیری دارم که چشم براه منه
مادر زن دوستم تحدیدم کرد کهباید
کردی کاروان شهیدان
کردن جنده
مادر مه خاک پای تو یو هوش مصنویی
مادر مه خاک پای تویوم
مادرتش علا هدرة ما حسبتها دايمة
مادر زن خوبت هیکل میزان
کردن باخانم ودختر
مادرى انه بلسم جرحي
کردیة
مادري بشر والا
مادرتش حاجه صح عمري عدى وراح